روش تحقیق در مردم شناسی
|
|
در
مطالعات اجتماعی دو روش وجود دارد:
|
|
|
|
|
|
که
عبارت است از مشاهده جوامع گسترده یا یک سلسله از اجتماعات. هدف این روش بهدست
آوردن خصوصیات عمومى جامعه است.
|
|
|
|
|
|
که
در آن جامعه خاصى که از وسعت و قلمرو محدود و مشخصى برخوردار است، بهطور عمیق
و به تفصیل مورد مشاهده و مطالعه قرار مىگیرد.
|
|
|
|
|
این
روش از جمله فنون مربوط به تحقیقات مردمشناسى است که ویژگى اساسى آن مشاهده و
مشارکت در زندگى مردم است و با فنون و روشهاى دیگر تحقیق مىتوان جامعه محدود
و مشخص را بررسى کرد. تأکید بر محدود و مشخص بودن جامعه از آنرو است که در
مردمشناسى هر چه جامعه، قوم قبیله کم جمعیتترى گزینش شود، دستیابى به هدف و
نتایج لازم زودتر و دقیقتر خواهد بود؛ بهعلاوه نتیجه کار اطمینان و اعتماد
بیشترى در پى خواهد داشت (رضی، هاشم، مردمشناسى اجتماعی، ص ۳). بنابراین نخستین شرط، در مطالعات
مردمشناسی، رفتن به محل و اقامت در آنجا است. بدین ترتیب ارتباط بین محقق و
جامعه مورد مطالعه برقرار مىگردد و همه زمینههاى ذهنی، که مىتواند محقق را
وادار به پیشداورى نماید، از بین مىرود.
|
|
|
|
|
برونیسلاو
مالینفسکى چهار سال در میان بومیان جزایر تروبریاند بهسر برد، و بهطور عینى
و مشارکتى در زندگى مردم جزیره حضور یافت، فرض و واقع را با استفاده از روش
مشارکتى با هم تطبیق داد و نتایج مهمى بهدست آورد.
|
|
|
|
|
کوشینگ (Cushing)، با زندگى در میان بومیان زونى (Zuni)، در مکزیت و عضویت در آن قبیله ضمن اینکه توانست به مطالعه
دقیق زندگى آنها بپردازد در ردیف اشخاص مورد اعتماد قبیله قرار گرفت.
|
|
|
|
|
مارسل
گریول فرانسوى براى تحقیق و شناسائى خصوصیات زندگى مردم سرزمینهاى تحت نفوذ
فرانسه به سودان رفت و بیست و پنج سال در میان قبیله دگن (Dogon)، زندگى کرد و از آفریقاشناسان معروف فرانسوى شد.
|
|
|
|
|
کلودلوى
استروس فرانسوى نیز به سرزمینهاى آمریکاى جنوبى و مرکزى سفر کرد و با زندگى
در میان بومیان برزیل به تحقیق در مورد شیوهٔ زندگى آنها بهخصوص رسوم مختلف
ازدواج و خویشاوندی، در تمدنهاى گوناگون پرداخت.
|
|
|
|
|
هنرى
اسکول کرافت (Sckoolkraft)، نوزده سال در میان قبائل چىپوا (Chippews)، زندگى کرد و به مطالعه عینى فرهنگ و تمدن آنها پرداخت. وى از
نخستین انسانشناسان ایالات متحده در قرن نوزدهم، شناخته شد.
|
|
|
|
|
ابوریحان
بیرونى از آنرو بزرگترین مردمشناس دوره اسلامى ایران شناخته شده است که با
مسافرتهاى مکرر به هندوستان و مشاهده عینى حوادث و رویدادهاى فرهنگى این
سرزمین پرداخت و اثر معروف خود را نگاشت.
|
|
|
|
|
مردمشناس
ضمن زندگى در میان جامعه مورد مطالعه خود و مشاهده عناصر مختلف تشکیلدهنده
زندگى آنها باید به طبقهبندى پدیدههاى مختلف اجتماعى بپردازد؛ از اینرو
باید از دقت کامل و زمینههاى رفتارى مناسبى در برقرارى ارتباط با مردم
برخوردار باشد.
|
|
|
|
ژرفانگر
بودن روش مردمشناسى سبب اظهارنظر صاحبنظران مختلف این علم در زمینه روش
تحقیق آن شده است؛ مثلاً مارسل موس، مردمشناس فرانسوی، در تعریف روش ژرفانگر
به محدود و مشخص بودن جامعه مورد مطالعه تأکید دارد (ترابی، علىاکبر، مبانى
مردمشناسی، ص ۷۷) و
گفته است روش تحقیق ژرفانگر عبارت از مشاهده و تحقیق درباره یک اجتماع محدود
(مانند یک قبیله) است.
|
|
|
|
پىیربسنیه (Pierre
Bessaignet)، به مردمشناس فرانسوی، در کتاب روش
تحقیق مردمشناسی، روش مردمشناسى را در چهار مورد زیر پیشنهاد نموده است:
|
|
|
|
|
۲. مطالعه دهکده یا فلان جامعه
روستائى.
|
|
|
|
۳. مطالعه شهر کوچک یا یک قصبه یا یک
محله از محلات فلان شهر.
|
|
|
|
|
۴. مطالعه قشر اجتماعى معینى از یک
جامعه بزرگ، مثلاً مطالعه طبقه حاکمه یک جامعه یا دانشجویان فلان دانشگاه.
|
|
|
|
(بسنیه، روش مردمشناسی، ترجمه
علىمحمد کاردان، ص ۳).
|
|
|
|
|
توجه
به نکات بالا تفاوت اساسى روش جامعهشناسى و مردمشناسى را مشخص مىکند. لوى
استروس مىگوید:
|
|
|
|
|
جامعهشناس
به جامعه خاص خویش مىپردازد در حالى که انسانشناس در جستجوى نظام فکرى مشترک
بین همه جوامع است، و مىخواهد به نظامى دست یابد که همان اندازه براى بومیان
دور افتاده ارزنده است که براى همشهریان خود (ژان، کازنو، مبانى مردمشناسی، ص
۷)، به این ترتیب مردمشناس بر آن
است که تفاوتهاى فرهنگهاى مختلف جامعه خاص را مورد بررسى قرار دهد و ضمن کشف
علل گوناگونى آنها به مقایسه آنها نیز بپردازد.
|
|
|
واقعا ممنون...........عالی بودن خانوم رفیعی
سلام خانم رفیعی سایتتون عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بوددستتوووووووووووووون دردنکنه.ممنووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون